متی هون معاون سیاسی حزب محافظهکار انگلستان، مصاحبهای داشته با شبکه BBC CWR درباره تحصن و اعتصاب غذای همسرش – اینکه وحید بهشتی از دولت بریتانیا میخواهد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را در فهرست سازمانهای تروریستی (آنچیزی که واقعا هست) بگذارد.
مجری: پیش از آنکه آغاز کنم باید بگویم که موضوع بعدی ما حاوی مسائل ناراحت کننده است، بنابراین من فکر کردم که منصفانه بود پیشاپیش یاآوری کرده باشم.
معاون سیاسی حزب محافظهکار «متی هون» اینجاست و اکنون همسرش وحید بهشتی در لندن – روبروی «وزارت امور خارجه کشورهای مشترک المنافع» در دفاع از حقوق زنان و بسیاری امور دیگر، در روز بیست و دومین روز اعتصاب غذا بسر میبرد.
ما امروز بعدازظهر با وزارت خارجه در تماس بودهایم و سخنگوی آن به ما گفته است که دولت درحال بررسی فهرست سازمانهای تروریستی است، ما در مورد وجود یا عدم وجود یک سازمان خاص اظهار نظر نمیکنیم.
من از متی پرسیدم که به من گفته شد شوهرت در حالی که در اعتصاب غذا بوده هشت و نیم کیلو وزن کم کرده است و در حالیکه او به این موضوع افتخار میکند که همسرش اعتصاب کرده. با اینحال او بعنوان همسر البته نگران حال شوهرش میباشد.
متی هون: همسر من یک روزنامهنگار مستقل و یک مدافع حقوق بشر میباشد که سالهاست در مجامع گوناگون منجمله سازمان ملل و پارلمان اروپا صدای افرادی است که صدایی ندارند، بهویژه آنهایی که در ایران هستند – او با زندانیان مصاحبه میکند و از شدت عمل رژیم و ستمی که به آنها میشود و از وحشیگری رژیم در داخل و خارج ایران آگاه است.
او میداند چگونه سپاه پاسدران انقلاب اسلامی – (برای حفاظت از انقلاب اسلامی که ۴۴ سال پیش بوجود آمد)، خاورمیانه را بی ثبات میکند (و دوست شوهرم که او هم روزنامه نگار بود – سه سال پیش ربوده و توسط جمهوری اسلامی اعدام شد).
شوهر من احساس کرد که تهدیدات آنقدر زیاد شده است که ما دیگر اینجا – در بریتانیا امنیت نداریم و به همین دلیل است تصمیم گرفت چنین اقدام شدیدی انجام دهد و اعتصاب غذا کند تا دولت بداند که ما باید همین الان اقدام کنیم، چون فردا خیلی دیر است.
مجری: برای او چه چیزی لازم است، چه کاری باید انجام شود تا شما بتوانید او را با خود به خانه بازگردانید، تا او را به جایی که باید باشد برسانید، چه اتفاقی باید بیفتد؟
متی هون: شوهرم از دولت خواسته است که سپاه پاسدران را در فهرست سازمانهای تروریستی قرار دهد. این همان چیزی است که او خواستار آن است و هر دو حزب هم در مجلس موافقت کرده اند. در گفتگوهای متعدد در ماه ژانویه و و در ماه اکتبر توافق شد که این کار انجام شود و حتی نامه هایی نوشته و توسط نمایندگان امضاء شده است. حداقل ۹۰ نماینده از هر دو حزب آن را امضاء کرده اند و مستقیما از دولت خواسته اند تا سپاه پاسداران را به عنوان یک سازمان تروریستی به دلیل فعالیتهای تروریستیاش – اکنون در خاک ما میشناسد، به رسمیت بشناسد و به همین دلیل من میفهمم که شوهرم چه کار میکند. زمانی که برای نخستین بار شنیدم و او به من گفت متی من میخواهم وارد اعتصاب غذا شوم، در ابتدا کمی شوکه شدم. ولی بعد فکر کردم و گفتم نه به آن زمان بده. میدانی که من با نمایندگان صحبتهای زیادی انجام میدهم، و نیاز به زمان داریم. میتوانیم کمی به آنها زمان بدهیم. ولی او گفت نه نه، ما وقت نداریم. نمیتوانیم بیش از این صبر کنیم. ما ماهها و ماهها و ماهها در این مورد صحبت کردهایم. به همین دلیل من بطور کامل از او حمایت میکنم.
مجری: چقدر میتواند بطول انجامد؟ صحبت کرده اید؟ آیا او رزمنده است آیا تصمیمش را گرفته است؟ دارای انگیزه است؟
متی: این واقعا سوال سختی است برای من، بسیار سخت است. وقتی شما میبنید که او مقابل وزارت امورخارجه نشسته است ولی آنها از مقابل او رد میشوند و خودشان را به نفهمی میزنند به امید اینکه منصرف، یا شاید امید دارند که در بیمارستان بستری شود… ولی آنها فقط از کنار او رد میشوند و سعی میکنند حضور او را نادیده بگیرند.
همانطور که گفتم هر دو حزب با تروریستی اعلام کردن سپاه پاسداران کاملا موافق هستند. فقط چیزی که ما نیاز داریم گفتگو در مورد آن است تا معلوم شود که چرا وحید بهشتی هنوز به خانه باز نمیگردد.
مجری: خوب است. اما این برای شما چطور است؟ شما گفتید که به او افتخار میکنید، اما ما نگران این هستیم که چگونه با همه اینها کنار می آیی اما واقعا چگونه با این قضیه برخورد میکنید؟
متی: سخت است خیلی سخت است. اما تنها انگیزه ای که من به سیاست آمدم این بود که میدانستم صدایی باشم برای مردمی که صدا ندارند و بتوانم صدایی بدست آورم تا از مردم دفاع کنم و این عشق واقعی من بود. چرا که حتی اگر من شهردار شوم میتوانم تهدیدهای رژیم جمهوری اسلامی را در این کشور رصد کنم.
بعنوان شهردار وظیفه من، بودن صدا برای کسانی است که صدایی ندارند. البته که این سخت است ولی اگر من
از این موقعیت خود استفاده نکنم، احساس میکنم که… میدانی مردم برای آزادی ما جنگیدهاند تا امروز اینجا باشیم.