مولوی عبدالحمید: ملت ایران یکپارچه بر حکومت معترض هستند و اعتراض دارند / اقتدار نظام با سلاح هسته ای، نظامی و تسلیحاتی نیست. اقتدار یک نظام با مردمی بودن آن است

گزیده‌ای از سخنان مولانا عبدالحمید در خطبه نماز جمعه ۱۶ دی ۱۴۰۱ به شرح زیر است:

هر حکومتی در دنیا هست باید بر مردم خود مهربان باشد. حاکم نباید از ملت و مردمش غافل باشد. باید وضعیت مردم را زیر نظر بگیرد تا مردم آسوده باشند حاکم باید به فکر آسایش و آرامش ملت باشد.

الله بر بندگان به اندازه مویی بر بندگانش ظلم نمی کند حاکم نیز نباید به اندازه مویی بر ملت و مردمش ظلم کند. به ملت آزادی بدهید مردم باید آزادی بیان، قلم، عقیده داشته باشند.

امروز در زندان ها، کسی که جرم نکرده را با کتک و شکنجه وادار می کنند که جرم ناکرده را قبول کند حال اینکه دستور اسلام تسامح و چشم پوشی است . اعتراف اجباری از دیدگاه شریعت هیچ جایگاهی ندارد. حتی از نظر قانون اساسی نیز بی اعتبار است.

حکومت ها باید در مقابل ملت و مردم خود متواضع و فروتن باشند. خداوند به پیامبرش دستور داده که در مقابل مردم و ملت خود شفقت داشته باشند و فروتن باشند.

حاکم از آسمان نیامده، خدا به هیچ حاکمی اختیار مطلق نداده، حاکم باید خدمتگذار باشد. نه به زبان، بلکه با در واقعیت باید خدمتگذار ملت باشد.

بیش از سه ماه از اعتراضات سراسری گذشته و همه می دانند که مشکلات زیادی در کشور وجود دارد، هیچ انسانی این همه مشکلات را برای دیگران به جان نمی خرد مشکلات زیادی سراسر کشور را فراگرفته و روز به روز بیشتر می شود.

نبود آزادی بیان، قلم، عقیده و سایر آزادی ها یکی دیگر از مشکلات ملت ایران هست. همه در قانون و اسلام حق دارند که از آزادی برخوردار باشند. همه و همه حقوق شهروندی ،بین المللی، اسلامی و انسانی دارند که باید مراعات شود و حاکم باید حقوق همه را بدهد و نباید حقوق دیگران را پایمال کند.

ملتی که حاکم را انتخاب کرده و نوع سیستم حاکمیتی را انتخاب کرده، حاکم الان باید حق ملت را رعایت کند.

ملت مشکل دارد مشکلات فراوانی سر راه وجود دارد که دست به اعتراض زده و بیش از صد روز است که هنوز هم ادامه دارد. شما زندان کردید، اعدام کردید، هنوز مشکل حل نشده با اعدام و زندانی و احکام سنگین، مشکلات حل نمی شود، حرف مردم را گوش کنید مشکلات را با شنیدن حرف ملت حل کنید.

احکام سنگین و زندان کردن زنان، کودکان و جوانان هیچ فایده ای ندارد همه را آزاد کنید. با بازداشت فله ای و فشار بر مردم هیچ مشکلی حل نمی شود. (اشاره به بازداشت فله ای جوانان زاهدانی در دو روز پیش)

به سخنان خمینی عمل کنید، خمینی می گوید هر چه مردم بخواهند، باید به آن عمل شود زیرا حق با مردم است.

اگر ملت از دولت جدا باشد، کشور با بن بست مواجه می شود و مشکلات بیشتری ایجاد می شود.

از ملت بپرسید در چه چیزی تغییر می خواهند، در قانون اساسی، در سیاست داخلی، سیاست خارجی و در چه زمینه ای مردم تغییر می خواهند به خواسته مردم تن دهید و تغییرات را اعمال کنید.

هیچ قانونی در ایران، نه قانون اساسی، نه قانون قضایی و هیچ قانون دیگر وحی از جانب خدا نیست. هر قانونی که مشکل دارد باید تغییر کند، باید اصلاح شود، بر قانون اساسی، قانون قضایی باید تغییر کند. زیرا مردم به این قوانین اعتراض دارند. بسیاری از قوانین قضایی ایران مخالف با دستورات اسلام است.

مردمی که امروز در ایران معترض هستند همه بی دین نیستند بسیاری از معترضان مسلمان هستند، ملت ایران یکپارچه بر حاکمیت معترض هستند و اعتراض دارند.

کشور برای همه ایرانیان است چه کسی که به جمهوری اسلامی رای آری داده چه کسی که رای نه. ایران متعلق به همه ایرانیان است چه مخالف نظام هستند و چه موافق نظام.

پول ایران بی ارزش شده، باید مشکلات ارزی کشور را حل کنید مردم به این مسایل معترض هستند اگر سیاست تغییر کنید من یقین دارد یک میلیون تومان شما هزار دلار می شود و تغییرات ایجاد می شود. سیاسیت را تغییر دهید. اقتصاد تغییر می کند زیرا اقتصاد تابع سیاست است.

در جمهوریت، اصل مردم هستند هر تغییری مردم بخواهند شما اعمال کنید تا رضایت مردم ایجاد شود.

این روزها سالگرد کشته شدگان هواپیمای اوکراینی است که چه انسان های بزرگی در این فاجعه کشته شدند و این واقعا ناگوار و دردآور است که چکونه کشته شدند. در این فاجعه حاکمیت کاملا مقصر بوده و اشتباه خود را نپذیرفت. با ملت صداقت نداشتید.

اقتدار نظام با سلاح هسته ای، نظامی و تسلیحاتی نیست. اقتدار یک نظام با مردمی بودن آن است در مقابل مردم متواضع باشد نه اینکه مردم را بکشد و قتل عام کند. اقتدار نظام با پذیرش خطاها و اجرای عدالت است.

هنوز برایم قابل درک نیست کسانی که عاملان جمعه خونین زاهدان هستند ایرانی بودند؟! من باورم بر این است که اگر ایرانی می بودند حس ایرانی و عاطفه ایرانی مانع از کشتن جوانان و نمازگزاران بلوچ می شد. تعدادی از نمازگزاران شهید، مفلوج، قطع نخاع و دچار انواع بیماری های مزمنی شدند.

جای تعجب و تاسف است که مانع ورود مولانا مطهری با هئیت همراه از خواف، به زاهدان شدند. واقعا حاکم باید سعه صدر داشته باشد. نه این که مانع ورود یک عالم دین از یک شهر به شهر دیگر شود. این خود منع آزادی است. جلوگیری از ورود بسیاری از علما خود ضد آزادی و آزادگی است.