به گزارش در تی وی از وبسایت خبری «نیوز»
وبسایت استرالیایی نیوز در گزارشی تحلیلی یکی از مهمترین ویژگیهای افغانستان برای چین را توانایی دسترسی انباشت معدنی سرشار آن کشور بویژه فلزات و کانیهای کمیاب عنوان کرده و از میان این کانیهای کمیاب، بهعناصر فلزی همچون لانتان Lanthanum، سریم Cerium و نئودیمیم Neodymium و لیتیوم lithos اشاره کرده است.
سناتور لیبرال-اریک ابتز ـ رئیس کمیته امور خارجی سنای استرالیا، و وزیر کار پیشین این کشور میگوید: یکی از دلایلی که چین برای روابط با طالبان آماده شده، منابع “به شدت بکر و استفاده نشده” در افغانستان است. “افغانستان به طرز شگفتآوری از نظر منابع، بسیار سرشار است؛ اعم از نفت، گاز، مس و…
برپایهٔ این گزارش؛ بیش از ۷۵ درصد از منابع حاوی لیتیم، کبالت Cobalt و دیگر خاکهای معدنی کمیاب جهان را سه چین، کنگو و استرالیا تولید میکنند و تنها کشوری که ۹۰ درصد توانایی فرآوری این خاکهای کمیاب را بهمنظور استخراج عناصر کمیاب در اختیار دارد، چین است.
پکن اکنون نیز ازاین چیرگی بر بازار مواد معدنی کمیاب، در جنگ تجاری با کشورهای غربی استفاده کرده و سود میبرد.
بهگزارش این وبسلیت: زمینشناسان براین باورند، خاک افغانستان بزرگترین ذخایر لیتیم جهان را در خود دارد. همراه با نیکل و کبالت که برای استفاده در باتریهای قابل شارژ مدرن در انرژی سبز حائز اهمیت هستند.
ارزش ذخایر معدنی افغانستان میانگین، یک تا سه تریلیون دلار برآورد شده است.
این مواد معدنی کمیاب برای گسترش فناوریهایی بهکار گرفته میشوند که در کاهش مصرف سوختهای فسیلی و مقابله با تغییرات اقلیمی نقش مهمی دارند، از آن جمله، باتری خودروهای برقی.
برپایهٔ گزارش فوق؛ استخراج معادن در کشوری کوهستانی مانند افغانستان کار چندان سادهیی نیست.
اما پیش ازاین هم استخراج مواد معدنی در افغانستان سالانه نزدیک به ۱.۴میلیارد دلار درآمد داشته که ۳۰ تا ۴۰درصد آن در اثر فساد حاکم بر کشور، به خزانه بازنمیگشته، ولی حدود یک میلیارد دلار به اقتصاد کشور یاری میرسانده است.
علاوهبر اهمیت افغانستان در کریدور اقتصادی چین-پاکستان و نقش آن در پروژه اقتصادی راه ابریشم نو، چین به معادن و مواد معدنی کمیاب در افغانستان چشم دوخته و بهعنوان یکی از بزرگترین سرمایهگذاران خارجی در معدنکاوی، تمایل دارد جایگاهش در این زمینه را حفظ و تقویت کند.
پروژه خط لوله گاز ترکمنستان-افغانستان-پاکستان-هند در دهه ۹۰ با ظهور طالبان متوقف گشت. ولی این کار در سال ۲۰۱۸ دوبارهٔ از سر گرفته شده است. در حال حاضر این پروژه اصلی زیرساخت دوباره در محل تردید قرار گرفته است.
وزارت امور خارجه چین میگوید که میخواهد با طالبان در برقراری صلح و بازسازی آن کشور همکاری کند.
دستگاه دیپلماسی چین، ماه جولای برای گفتگویی ملا عبدالغنی برادر، رهبر سیاسی گروه طالبان را دعوت کرده بود. این فرمانده ارشد طالبان از پکن خواست تا نقش اصلی را در بازسازی اقتصادی افغانستان ایفا کند.
رسانههای تحت کنترل دولت چین ازآن زمان تاکنون طالبان را بهعنوان یک دولت “فراگیر” که قادر به ایجاد “صلح و ثبات” در افغانستان هستند، مورد ستایش قرار میدهند و پذیرفتهاند.
این کشور اکنون در حال مذاکره بر سر ساخت یک شبکهأ جادهیی جدید است که سین کیانگ را به پاکستان متصل میکند.
آریل کوهن، تحلیلگر شورای آتلانتیک میگوید: “کلید گسترش کریدور چین و پاکستان این استکه افغانستان تحت کنترل طالبان را نیز شامل شود.”
سهیل شاهین، سخنگوی گروه طالبان در روزهای گذشته به رسانهیی چینی گفت: “چین کشوری دوست است و از آنها برای بازسازی و گسترش افغانستان استقبال میکنیم… اگر (پکن) سرمایهگذاری کند، ما مطمئنا امنیت آنان را تضمین میکنیم”.
کوهن میگوید که این تنها نخستین گام است: “وقتی چین از طریق حق امتیاز و مالیاتهایی که برای شتاب پروژههای معدنی پرداخت میشود، به پشتوانه اصلی مالی افغانستان تحت کنترل طالبان تبدیل شود، نباید شگفت زده شویم.”
پس از اشغال افغانستان ازسوی تروریستهای طالبان؛ برخلاف برخی کشورها که گروه فوق را بهعنوان حاکمان افغانستان بهرسمیت نشناختهاند، هوآ چونیینگ، سخنگوی وزارت خارجه چین؛ در واکنش به دگرگونیهای افغانستان روز دوشنبه گفت: پکن “به حاکمیت افغانستان و ارادهٔ همه جناحهای موجود دراین کشور احترام میگذارد”. وی میگوید: “طالبان بارها ابراز امیدواری کردهاند که روابط سازندهیی با چین برقرار خواهند کرد. آنها آمادهٔ مشارکت با چین در بازسازی و توسعه افغانستان هستند و گفتهاند که اجازه بهره وری از افغانستان علیه کشور چین را نخواهند داد”. سخنگوی وزارت خارجه چین می افزاید که کشورش ازاین رویکرد طالبان استقبال میکند و آماده همکاری دوستانه با طالبان هستند.
نیوز مینویسد: هنوز مشخص نیست که این روابط دقیقاً چگونه خواهد بود. اما طالبان برای پیشبرد از هر پروژهیی میخواهند سود ببرند.
رایان هس، تحلیلگر بنیاد بروکینگز میگوید: “با گذشت زمان، چین از فرصتهای استفاده از ذخایر معدنی سرشار افغانستان و ادغام این کشور در طرح کمربند و جاده استقبال میکند، اما چه بسا از تجربه امریکا یاد گرفته که حتی انتظارات متوسط در افغانستان نیز باید تعدیل شود.”
اما کوهن میگوید که طالبان به احتمال زیاد (برای انجام چنین روابطی) شتاب دارند.
چراکه پس از آنکه امریکا دسترسی به ۹.۵ میلیارد دلار ذخایر نقدی افغانستان را بسته و جامعه جهانی نیز پرداخت کمکها را متوقف کرده است، با بحران مالی روبرو شدهاند.
وی می گوید: “دسترسی گسترده به منابع طبیعی، سرمایه گذاری قابل توجه خارجی، و تجهیزات نظامی فراوان غربی (بجا مانده) به طالبان اجازه میدهد تا ضمن تهدید دیگران، دستگاههای زیربنایی و دفاعی بسیار مهمی بسازند.”
“چه طالبان از منابع طبیعی جدید (افغانستان) برای منافع سیاسی با بازیگران ناخوشایند بهره میبرند و چه آنها را از طریق فساد، هرج و مرج و حرص و طمع هدر میدهد-آینده افغانستان برای منافع آمریکا یا متحدانش هم خوشایند نخواهد بود.”
پ.ن:بتازگی نیگل فاراگ، سیاستمدار پیشین انگلیسی نیز در همین رابطه توییتی را منتشر کرده مبنی براینکه: غرب میخواهد با استفاده از تکنولوژی خودروهای برقی به انرژی سبز برسد. [آنچه آنها تغییرات اقلیمی میگویند و قرار بر محدود کردن سوختهای فسیلی دارند] برای این کار به لیتیم برای باتریها نیاز دارند.
افغانستان دارای بزرگترین ذخایر لیتیم در جهان است و بایدن آنها را به چین واگذار کرده است.
وی در توییت دیگری میافزاید: وزارت دفاع آمریکا میگوید که افغانستان عربستان سعودی لیتیوم است.
چگونه بایدن باید اینقدر احمق باشد؟
برگردان و تنظیم از در تی وی