هفتهی گذشته، در چندین شهر در مدارس دخترانه برخی از دانشآموزان دچار مسمومیت استنشاقی شدهاند و حال شماری از آنان وخیم گزارش شده است.
به دنبال این مسمومیتهای فراگیر، خانوادههای این دانشآموزان لب به اعتراض گشودند و خواستار روشنشدن موضوع و دستگیری و محاکمهی عاملان این جنایت شدند. اما اعتراضها به روال معمول این سالها با واکنش تند، خشونتآمیز و تهاجمی حاکمیت روبرو شد.
روز گذشته تصویر و فیلم زنی که چند عامل امنیتی و حکومتی او را با خشونت وحشیانه از اعتراض باز میدارند نشان داد که گذشت بیش از ۵ ماه از جنبش آزادیخواهی مردم نهتنها هیچ تغییری در رفتارهای ضدانسانی جمهوری اسلامی با مخالفان، خاصه زنان، پدید نیاورده که بر شدت قساوت و خشونت و تندخویی با زنان افزوده است.
زنان این کشور در سه چهار دههی گذشته در معرض خشونت و سرکوبهایی بودهاند که بهراستی از طاقت بشری بیرون است. قتلهای موسوم به «ناموسی» و اسیدپاشی تنها مشتی نمونهی خروار از این خشونتهای ددمنشانه است.
در تمامی این موارد حاکمیت نهتنها تدبیری برای پایاندادن به این زنستیزی سلطهجویانه نیندیشیده، که با ترویج خرافهپرستی، اندیشههای ارتجاعی و بهکارگیری سانسور گسترده به آن دامن زده است.
هر اعتراضی را به روشهای سازمانیافتهی خشونتآمیز و قهری سرکوب میکند و بجای روشنگری و عذرخواهی در قبال آنچه رخ میدهد فرافکنی و سرکوب را در دستور کار دارد.
بیتردید اینبار نیز مانند همیشه کار به دستان چیزی را گردن نمیگیرند، ماجرا را به نیروهای «خودسر» یا متحجر نسبت میدهند، و دست آخر قربانیان مقصر قلمداد میشوند و مقصران با مجازاتی اندک سر به سلامت میبرند.
کانون نویسندگان ایران
اسفند ۱۴۰۱